جوجه ی مامان و بابا...
پانیسا تو رستوران...
پانیسا در حال خوردن منوی غذاها...
اولین باری که سوار اتوبوس شرکت واحد شدی......بغله مامانی
در حال نشون دادن چراغ اتوبوسه...
مامان ماچت کرده این شکلی شدی...
موش ما در حال خوردن خیلیم شیک و تروتمیزه صبحونه اش...!
من موندم چرا فقط توی لقمتو میخوری و میمالی به سرو صورتت و موهات...نگا نگا
خوردن تک تک...
خوردن ماکارونی با دست...
و ته دیگ...
قربون اون شکلت بشم من مامانی...خودت موهاتو میچسبوندی به سرت...
اینم از 2تا عکسی که توش اون دندونای نیش بالات کاملا معلومــــــــــــه...البته داره 2 تا دندون بین این نیشا در میاد هاااااااااا....
عاشق اینم که صورت و مماختو این شکلی کنــــــــــی...
ببین چه ناز دستتو گذاشتی زیر سرت و خوابیدی عشقم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی